لیدار (رادار لیزری) یک سیستم راداری است که یک پرتو لیزر برای تشخیص موقعیت و سرعت یک هدف منتشر می کند. اصل کار این است که یک سیگنال تشخیص (پرتو لیزر) به هدف ارسال می کند و سپس سیگنال دریافتی (پژواک هدف) منعکس شده از هدف را با سیگنال ارسالی مقایسه می کند و پس از پردازش مناسب می توانید اطلاعات مربوط به هدف را بدست آورید. مانند فاصله هدف، آزیموت، ارتفاع، سرعت، نگرش، حتی شکل و سایر پارامترها به منظور شناسایی، ردیابی و شناسایی هواپیما، موشک و سایر اهداف. این شامل یک فرستنده لیزری، یک گیرنده نوری، یک صفحه گردان و یک سیستم پردازش اطلاعات است. لیزر پالس های الکتریکی را به پالس های نور تبدیل می کند و آنها را ساطع می کند. سپس گیرنده نوری پالس های نور منعکس شده از هدف را به پالس های الکتریکی باز می گرداند و به صفحه نمایش می فرستد.
این یک تراشه بسته بندی شده با مدارهای مجتمع است که از ده ها یا ده ها میلیارد ترانزیستور در داخل آن تشکیل شده است. وقتی زیر میکروسکوپ بزرگنمایی می کنیم، می بینیم که فضای داخلی به اندازه یک شهر پیچیده است. مدار مجتمع نوعی دستگاه یا قطعه الکترونیکی مینیاتوری است. همراه با سیمکشی و اتصال، بر روی یک ویفر کوچک یا چند نیمهرسانای کوچک یا بستر دیالکتریک ساخته میشود تا مدارهای الکترونیکی از نظر ساختاری نزدیک و مرتبط داخلی تشکیل دهد. بیایید ابتدایی ترین مدار تقسیم کننده ولتاژ را به عنوان مثال در نظر بگیریم تا نشان دهیم که چگونه می توان اثر درون تراشه را درک کرد و ایجاد کرد.
در ابزارهای تداخل فیبر نوری مختلف، برای به دست آوردن حداکثر بازده انسجام، حالت پلاریزاسیون نور منتشر کننده فیبر نوری باید بسیار پایدار باشد. انتقال نور در فیبر تک حالته در واقع دو حالت اساسی قطبش متعامد است. هنگامی که فیبر نوری یک فیبر نوری ایده آل است، حالت بنیادی ارسال شده دو حالت انحطاط دوگانه متعامد است و فیبر نوری واقعی به دلیل وجود نقص های اجتناب ناپذیر ترسیم می شود که حالت انحطاط مضاعف را از بین می برد و باعث حالت قطبی شدن می شود. نور را منتقل می کند تا تغییر کند و این تأثیر با افزایش طول فیبر بیشتر و بیشتر آشکار می شود. در این زمان بهترین راه استفاده از فیبر نگهدارنده پلاریزه است.
DWDM: Dense Wavelength Division Multiplexing توانایی ترکیب گروهی از طول موج های نوری و استفاده از یک فیبر نوری برای انتقال است. این یک فناوری لیزری است که برای افزایش پهنای باند در شبکه های ستون فقرات فیبر نوری موجود استفاده می شود. بهطور دقیقتر، این فناوری بهمنظور استفاده از عملکرد انتقال قابل دستیابی (مثلاً برای دستیابی به حداقل درجه پراکندگی یا تضعیف)، فاصله طیفی محدود یک حامل فیبر منفرد در یک فیبر مشخص را چندگانه میکند. به این ترتیب، تحت ظرفیت انتقال اطلاعات معین، می توان تعداد کل فیبرهای نوری مورد نیاز را کاهش داد.
در ارتباطات، اختلاط چهار موج (FWM) یک اثر جفت کننده بین امواج نور ناشی از قطبش مرتبه سوم بخش واقعی محیط فیبر است. در اثر برهم کنش دو یا سه موج نوری با طول موج های مختلف در طول موج های دیگر ایجاد می شود. تولید محصولات به اصطلاح اختلاط یا امواج نور جدید در باندهای جانبی، یک فرآیند پارامتریک غیرخطی است. دلیل اختلاط چهار موجی این است که نور در طول موج مشخصی از نور فرودی، ضریب شکست فیبر نوری را تغییر میدهد و فاز موج نور در فرکانسهای مختلف تغییر میکند و در نتیجه طول موج جدیدی ایجاد میشود.
اسپلایس فیبر نوری که دو فیبر نوری را به صورت دائمی یا جداشدنی به هم متصل می کند و دارای قسمت اتصال برای محافظت از اجزا می باشد. اتصال فیبر نوری دستگاه انتهایی فیبر نوری است. رابط فیبر نوری یک رابط فیزیکی است که برای اتصال یک کابل فیبر نوری استفاده می شود. FC مخفف Ferrule Connector است. روش تقویت خارجی به صورت آستین فلزی و روش بست به صورت چرخشی می باشد. کانکتور ST معمولا برای 10Base-F و کانکتور SC معمولا برای 100Base-FX استفاده می شود.
کپی رایت @ 2020 شرکت فناوری Optronics Box Box Box ، آموزشی ویبولیتین - ماژول های فیبر نوری چین ، تولید کنندگان لیزرهای همراه با فیبر ، تأمین کنندگان اجزای لیزر کلیه حقوق محفوظ است.